۳۷۴ بار خوانده شده
صَنَما از آنچ خوردی بِهِل، اندکی به ما دِهْ
غَمِ تو به تویِ ما را، تو به جُرعهیی صَفا دِهْ
که غَمِ تو خورْد ما را، چه خَراب کرد ما را
به شرابِ شادی اَفْزا، غَم و غُصّه را سِزا دِهْ
زِ شرابِ آسْمانی، که خدا دَهَد نَهانی
بِنَهان زِدستِ خَصْمان، تو به دستِ آشنا دِهْ
بِنِشان تو جنگها را، بِنَواز چَنگها را
زِعِراق و از سِپاهان، تو به چَنگِ ما نَوا دِهْ
سَرِ خُم چو بَرگُشایی، دو هزار مَستِ تشنه
قَدَح و کَدو بیارند که مرا دِهْ و مرا دِهْ
صَنَما بِبین خَزان را، بِنِگَر بِرِهنگان را
زِ شرابِ هَمچو اَطْلَس، به بِرِهنگانْ قَبا دِهْ
به نِظارهٔ جوانان، بِنِشَستهاَند پیران
به میِ جوانِ تازه، دو سه پیر را عَصا دِهْ
به صَلاحِ دین به زاری بِرَسی که شهریاری
مَلِک و شراب داری، زِ شرابِ جانْ عَطا ده
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
غَمِ تو به تویِ ما را، تو به جُرعهیی صَفا دِهْ
که غَمِ تو خورْد ما را، چه خَراب کرد ما را
به شرابِ شادی اَفْزا، غَم و غُصّه را سِزا دِهْ
زِ شرابِ آسْمانی، که خدا دَهَد نَهانی
بِنَهان زِدستِ خَصْمان، تو به دستِ آشنا دِهْ
بِنِشان تو جنگها را، بِنَواز چَنگها را
زِعِراق و از سِپاهان، تو به چَنگِ ما نَوا دِهْ
سَرِ خُم چو بَرگُشایی، دو هزار مَستِ تشنه
قَدَح و کَدو بیارند که مرا دِهْ و مرا دِهْ
صَنَما بِبین خَزان را، بِنِگَر بِرِهنگان را
زِ شرابِ هَمچو اَطْلَس، به بِرِهنگانْ قَبا دِهْ
به نِظارهٔ جوانان، بِنِشَستهاَند پیران
به میِ جوانِ تازه، دو سه پیر را عَصا دِهْ
به صَلاحِ دین به زاری بِرَسی که شهریاری
مَلِک و شراب داری، زِ شرابِ جانْ عَطا ده
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۳۷۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۳۷۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.