۲۹۶ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۲۳۸۵

روزْ ما را، دیگران را شب شُده
ز آفتابی اَخْتَران را شب شُده

تیرِ دولت‌هایِ ما پیروز شُد
تیر جَست و مَر کَمانْ را شب شُده

روزِ خندان در رُخِ عَینُ الْیَقین
کافِرسْتانِ گُمان را شب شُده

بَرپَریده مُرغِ ایمانَت کُنون
بی اَمان خواهی، اَمانْ را شب شُده

هر دَمی روز است اَنْدَر کانِ جان
روزِ نَقْدِ توست کان را شب شُده

عاشقان را روزهایِ بی‌نشان
عاقلِ رَسم و نشانْ را شب شُده
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۳۸۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۳۸۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.