هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که در آن شاعر از عشق الهی و پاکی روح سخن می‌گوید. او از شهوات دنیوی دوری می‌کند و به جای آن، به عشق حقیقی و معنوی روی می‌آورد. شاعر از شمس تبریز به عنوان نماد عشق و نور الهی یاد می‌کند و از خواننده می‌خواهد تا از ظواهر دنیوی فاصله بگیرد و به درون خود بنگرد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند شهوت و عشق معنوی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده یا نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۲۳۹۰

آن آتشی که داری در عشقِ صاف و ساده
فردا ازو بِبینی صد حورْ رو گُشاده

بِنْگَر به شَهوتِ خود، ساده‌ست و صاف بی‌رَنگ
یک عالَمی صَنَم بین از ساده‌یی بِزاده

زنبورِ شَهْدِ جانَت، هر چند ناپَدید است
شش خانه‌هایِ او بین از شَهْد پُر نهاده

اندازهٔ تَنِ تو، خود سه گَز است و کمتر
در جانِ خود تو بِنْگَر، از نُه فَلَکْ زیاده

تا چند کاسه لیسی؟ این کوزه بر زمین زَن
بَرگیر کاه گِل را از رویِ خُنْبِ باده

سَجّاده آتشین کُن، تا سَجده صاف گردد
آتش رُخی بَرآیَد از زیرِ این سَجاده

آید سَوارگشته بر عشقْ شَمسِ تبریز
اَنْدَر رِکابِ آن شَهْ خورشید و مَهْ پیاده
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۳۸۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۳۹۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.