هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر از عشق و جذابیت معشوق سخن میگوید. او از تأثیر عشق بر دل و جان خود و دیگران میگوید و از زیبایی و جذابیت معشوق به عنوان عاملی که دلها را میرباید، یاد میکند. شاعر همچنین از فراق و درد ناشی از آن سخن میگوید و از تأثیر عشق بر روح و جان خود و دیگران صحبت میکند.
رده سنی:
16+
این متن شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و مفاهیم پیچیدهی شعری و عرفانی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد که معمولاً در سنین بالاتر حاصل میشود.
غزل شمارهٔ ۲۳۹۲
ای کَهْرُبایِ عشقَت، دل را به خود کَشیده
دل رفته، ما پِیِ دلْ چون بیدلان دَویده
دُزدیده دل زِ حُسنَت، از عشقْ جامه واری
تا شِحْنهٔ فِراقَت دَستانِ دلْ بُریده
از بَس شِکَر که جانم از مصرِ عشق خورده
نِی را زِ نالهٔ من در جانْ شِکَر دَمیده
در سایههایِ عشقت، ای خوش هُمایِ عَرشی
هر لحظه بازِ جانها تا عَرشْ بَرپَریده
ای شادْ مَرغْزاری، کان جاست وَرْد و نسرین
از آبِ عشق رُسته، وین آهوانْ چَریده
دیده ندیده خود را، وَاکْنون زِ آیِنِهیْ تو
هر دیده خویشتن را در آینه بِدیده
سُرنایِ دولتِ تو، ای شَمسِ حَقِّ تبریز
گوشِ رَبابِ جانی بَرتافته شنیده
دل رفته، ما پِیِ دلْ چون بیدلان دَویده
دُزدیده دل زِ حُسنَت، از عشقْ جامه واری
تا شِحْنهٔ فِراقَت دَستانِ دلْ بُریده
از بَس شِکَر که جانم از مصرِ عشق خورده
نِی را زِ نالهٔ من در جانْ شِکَر دَمیده
در سایههایِ عشقت، ای خوش هُمایِ عَرشی
هر لحظه بازِ جانها تا عَرشْ بَرپَریده
ای شادْ مَرغْزاری، کان جاست وَرْد و نسرین
از آبِ عشق رُسته، وین آهوانْ چَریده
دیده ندیده خود را، وَاکْنون زِ آیِنِهیْ تو
هر دیده خویشتن را در آینه بِدیده
سُرنایِ دولتِ تو، ای شَمسِ حَقِّ تبریز
گوشِ رَبابِ جانی بَرتافته شنیده
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۳۹۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۳۹۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.