هوش مصنوعی: این متن عرفانی و شاعرانه، بیانگر رابطه‌ی عمیق و عاشقانه‌ی شاعر با معشوق است. شاعر از احساسات متضاد خود مانند عشق، رنج، و فنا در معشوق سخن می‌گوید و از مفاهیم عرفانی مانند نور، فنا، و بازگشت به اصل صحبت می‌کند. در نهایت، شاعر به شمس تبریزی اشاره می‌کند و از عشق الهی و جذبه‌ی معنوی سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۲۳۹۹

ای از تو من بِرُسته، ای هم تواَم بِخورده
هم در تو می‌گُدازم، چون از تواَم فَسُرده

گَهْ در کَفَم فَشاری، گَهْ زیرِ پا به هر غَم
زیرا که میْ نَگَردد انگورِ نافَشُرده

چون نورِ آفتابی بر خاکِ ما فَکَندی
وان گاه اندک اندک، باز آن طَرَف بِبُرده

از روزَنِ تَنِ خود، چون نورْ بازگَردیم
در قُرصِ آفتابی، پاک از گناه و خُرده

آن کَس که قُرص بینَد، گوید که گشت زنده
وان کو به روزَن آید، گوید فُلان بِمُرده

در جامِ رنج و شادی، پوشیده اصلِ ما را
در مَغزِ اصلْ صافیم، باقی بِمانْده دُردِه

ای اصلِ اصلِ دل‌ها ای شَمسِ حَقِّ تبریز
ای صد جِگَر کَبابَت، تا چیست قَدْرِ گُرده
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۳۹۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۴۰۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.