هوش مصنوعی: شاعر در این شعر با نگاهی غمگین و حسرتبار به طبیعت پاییزی مینگرد و از احساسات تلخ و سردی که این فصل در او برمیانگیزد سخن میگوید. او پاییز را با برگهای مرده و خشکیده، غروبهای تیره و خاموش، و سکوت غمگین توصیف میکند و از تأثیرات منفی آن بر روح و جان خود میگوید. در نهایت، پاییز را به عنوان ترانهای محنتبار و تبسمی افسرده بر چهرهٔ طبیعت میستاید.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عاطفی و غمگین است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر سنگین یا نامفهوم باشد. همچنین، درک کامل احساسات و تصاویر شاعرانهٔ آن نیاز به بلوغ عاطفی و تجربهٔ بیشتری دارد.

پاییز

از چهرهٔ طبیعت افسونکار
بر بسته ام دو چشم پر از غم را

تا ننگرد نگاه تب آلودم
این جلوه های حسرت و ماتم را




پاییز ، ای مسافر خاک آلوده
در دامنت چه چیز نهان داری

جز برگهای مرده و خشکیده
دیگر چه ثروتی به جهان داری ؟




جز غم چه می دهد به دل شاعر
سنگین غروب تیره و خاموشت ؟

جز سردی و ملال چه می بخشد
بر جان دردمند من آغوشت ؟




در دامن سکوت غم افزایت
اندوه خفته می دهد آزارم

آن آرزوی گمشده می رقصد
در پرده های مبهم پندارم




پاییز ، ای سرود خیال انگیز
پاییز ، ای ترانهٔ محنت بار

پاییز ، ای تبسّم افسرده
بر چهرهٔ طبیعت افسونکار
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:یادی از گذشته
گوهر بعدی:وداع
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.