هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی و مذهبی است که به ستایش خداوند و بیان عظمت و لطف او میپردازد. شاعر از مفاهیمی مانند توحید، عدل، لطف و کرم الهی سخن میگوید و به زیباییهای بهشت و عظمت خداوند اشاره میکند. همچنین، شاعر از تبریز و شخصیتی به نام شمسالدین یاد میکند که نماد لطف و بلندی است.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و مذهبی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی دارد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و مفاهیم پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
غزل شمارهٔ ۲۴۰۷
زِهی لِواء و عَلَم لا اِله اِلّا اللّه
که زد بر اوجِ قِدَم لا اِلهَ اِلّا اللّه
چگونه گَرد بَرآوَرْد شاهْ موسی وار
زِ بَحْرِ هست و عَدَم لا اِلهَ اِلّا اللّه
سِتادهاَند صِفاتِ صَفا زِ خَجْلتِ او
به پیشِ او به قَدَم لا اِلهَ اِلّا اللّه
یکی سِتَم زِ وِیْ از صد هزار عدل بِهْ است
زِهی خوشیِّ سِتَم لا اِلهَ الّا اللّه
زِ هر طَرَف که نَظَر کرد میبِرویانَد
هزار باغِ اِرَم لا اِلهَ الّا اللّه
زِ بَحْرِ غَم به کِناری رَسَم عَجَب روزی
زِ موجِ لُطف و کَرَم لا اِلهَ الّا اللّه
ندارد از شَهِ من هیچ بویِ جانْ آن کَس
که بِبینیش تو به غَم لا اِلهَ الّا اللّه
چو دیده کُحْل نَپَذرُفت از شَهِ تبریز
زِهی دَریغ و نَدَم لا اِلهَ الّا اللّه
بَرآیَد از دل و از جان اَلَستِ شَهْ شِنَوَد
هزار بانگِ نَعَم لا اِلهَ الا اللّه
بهشتِ لُطف و بُلندی خَدیوْ شَمسُ الدّین
زِهی شِفایِ سَقَم لا اِلهَ الا اللّه
دِلَم طَواف به تبریز میکُند مُحْرِم
دَران حَریمِ حَرَم لا اِلهَ الا اللّه
زِهی خوشی که بگویم که کیست هانْ بَر در؟
بگوید او که مَنَم لا اِلهَ الا اللّه
که زد بر اوجِ قِدَم لا اِلهَ اِلّا اللّه
چگونه گَرد بَرآوَرْد شاهْ موسی وار
زِ بَحْرِ هست و عَدَم لا اِلهَ اِلّا اللّه
سِتادهاَند صِفاتِ صَفا زِ خَجْلتِ او
به پیشِ او به قَدَم لا اِلهَ اِلّا اللّه
یکی سِتَم زِ وِیْ از صد هزار عدل بِهْ است
زِهی خوشیِّ سِتَم لا اِلهَ الّا اللّه
زِ هر طَرَف که نَظَر کرد میبِرویانَد
هزار باغِ اِرَم لا اِلهَ الّا اللّه
زِ بَحْرِ غَم به کِناری رَسَم عَجَب روزی
زِ موجِ لُطف و کَرَم لا اِلهَ الّا اللّه
ندارد از شَهِ من هیچ بویِ جانْ آن کَس
که بِبینیش تو به غَم لا اِلهَ الّا اللّه
چو دیده کُحْل نَپَذرُفت از شَهِ تبریز
زِهی دَریغ و نَدَم لا اِلهَ الّا اللّه
بَرآیَد از دل و از جان اَلَستِ شَهْ شِنَوَد
هزار بانگِ نَعَم لا اِلهَ الا اللّه
بهشتِ لُطف و بُلندی خَدیوْ شَمسُ الدّین
زِهی شِفایِ سَقَم لا اِلهَ الا اللّه
دِلَم طَواف به تبریز میکُند مُحْرِم
دَران حَریمِ حَرَم لا اِلهَ الا اللّه
زِهی خوشی که بگویم که کیست هانْ بَر در؟
بگوید او که مَنَم لا اِلهَ الا اللّه
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۴۰۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۴۰۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.