هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از عشق و وصال معشوق سخن میگوید و از زیبایی و جلال او در دیدهها یاد میکند. شاعر با استفاده از استعارهها و تشبیههای زیبا، حالات عاشقانه و عرفانی خود را بیان میکند.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیههای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربهی ادبی دارد.
غزل شمارهٔ ۲۴۱۱
دِلَم چو دیده و تو چون خیالْ در دیده
زِهی مُبارک و زیبا به فالْ در دیده
به بویِ وصل دو دیده خراب و مَست شُدهست
چگونه باشد یا رَب وصالْ در دیده
چو دیده بیشه آن شیرِمَست من باشد
چه زَهره دارد گُرگ و شَکالْ در دیده
دو دیده را بِگُشا نورِ ذوالْجَلالِ بِبین
زِ فَرِّ دولتِ آن خوش خِصالْ در دیده
چو چَتر و سَنْجَقِ آن رَشکِ صد سُلَیمان دید
گُشاد هُدهُدِ جان پَرّ و بالْ در دیده
چو آفتابِ جَمالَش بدیدهها دَرتافت
چه شُعلههاست زِ نورِ جَلالْ در دیده
چو عقلِ عقلْ قُنُق شُد دَرونِ خَرگَهِ جسم
عقول هیچ ندارد مَجالْ در دیده
دو دیده مَست شُد از جانِ صَدْرْ شَمسُ الدّین
چه بادههاست از او مالْ مالْ در دیده
زِهی مُبارک و زیبا به فالْ در دیده
به بویِ وصل دو دیده خراب و مَست شُدهست
چگونه باشد یا رَب وصالْ در دیده
چو دیده بیشه آن شیرِمَست من باشد
چه زَهره دارد گُرگ و شَکالْ در دیده
دو دیده را بِگُشا نورِ ذوالْجَلالِ بِبین
زِ فَرِّ دولتِ آن خوش خِصالْ در دیده
چو چَتر و سَنْجَقِ آن رَشکِ صد سُلَیمان دید
گُشاد هُدهُدِ جان پَرّ و بالْ در دیده
چو آفتابِ جَمالَش بدیدهها دَرتافت
چه شُعلههاست زِ نورِ جَلالْ در دیده
چو عقلِ عقلْ قُنُق شُد دَرونِ خَرگَهِ جسم
عقول هیچ ندارد مَجالْ در دیده
دو دیده مَست شُد از جانِ صَدْرْ شَمسُ الدّین
چه بادههاست از او مالْ مالْ در دیده
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۴۱۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۴۱۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.