هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و شیفتگی خود به معشوق سخن می‌گوید و از زیبایی و جذابیت چشم‌های مستانه او یاد می‌کند. او احساسات خود را به‌صورت شاعرانه بیان می‌کند و از تأثیر نگاه معشوق بر دل دیوانه‌اش می‌گوید. همچنین، شاعر به زیبایی و قدرت معشوق اشاره می‌کند و از آرزوی خود برای نابودی همه چیز به خاطر او سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و تشبیهات شاعرانه ممکن است نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی داشته باشد.

غزل شمارهٔ ۲۴۱۲

چو مَست رویِ تواَم ای حَکیمِ فرزانه
به من نِگَر تو بِدان چَشم‌هایِ مَستانه

زِ چَشمِ مَستِ تو پیچَد دِلَم که دیوانه‌ست
که جِنْسِ هَمدِگَر افتاد مَست و دیوانه

دلِ خَرابِ مرا بین خوشی به من بِنِگَر
که آفتاب نَظَرْ خوش کُند به ویرانه

بِکُن نَظَر که بدان یک نَظَر که دَرنِگَری
درخت‌هایِ عَجَب سَر کُند زِ یک دانه

دو چَشمِ تو عَجَمی تُرک و مَست و خون ریزنَد
که می‌زَنَد عَجَمی تیرهایِ تُرکانه

مرا و خانه دل را چُنان به یَغما بُرد
که می‌دَوَد حَسَنَک پابرهنه در خانه

به باغِ روی تو آییم و خانه بَرشِکَنیم
هزار خانه چو صَحرا کنیم مَردانه

صَلاحِ دین تو چو ماهیّ و فارغی زین شَرح
که فارغ است سَرِ زُلفِ حور از شانه
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۴۱۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۴۱۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.