هوش مصنوعی: این شعر تصویری غمگین و تنها از یک باغ بی برگ را ترسیم می‌کند که با عناصر طبیعی مانند ابر، باران و باد همراه است. باغ نمادی از نومیدی و انتظار بی‌ثمر برای بهار است. پاییز به عنوان پادشاه فصل‌ها توصیف شده که بر اسب زردش سوار است و خنده‌ای خونین و اشک‌آمیز دارد. شعر به زیبایی‌های نهفته در غم و تنهایی نیز اشاره می‌کند.
رده سنی: 15+ مفاهیم عمیق و نمادین موجود در شعر، مانند نومیدی، تنهایی و مرگ، ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، تصاویر غمگین و پیچیده‌ی شعر更适合 مخاطبانی با درک بالاتر از ادبیات و احساسات.

باغ من

آسمانش را گرفته تنگ در آغوش
ابر، با آن پوستین سرد نمناکش
باغ بی برگی
روز و شب تنهاست
با سکوت پاک غمناکش
ساز او باران، سرودش باد
جامه‌اش شولای عریانی ست
ور جز اینش جامه‌ای باید
بافته بس شعلهٔ زر تار ِ پودش باد
گو بروید، یا نروید، هر چه در هر جا که خواهد،
یا نمی‌خواهد
باغبان و رهگذاری نیست
باغ نومیدان،
چشم در راه بهاری نیست
گر ز چشمش پرتو ِ گرمی نمی‌تابد
ور به رویش برگ ِ لبخندی نمی‌روید
باغ بی برگی که می‌گوید که زیبا نیست؟
داستان از میوه‌های سر به گردونسای اینک خفته در تابوت ِ
پست ِ خاک می‌گوید
باغ بی برگی
خنده‌اش خونی ست اشک آمیز
جاودان بر اسب ِ یال افشان ِ زردش می چمد در آن
پادشاه فصل‌ها، پاییز
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:هستان
گوهر بعدی:شکار (یک منظومه)
نظرها و حاشیه ها
ناشناس
۱۴۰۱/۱۱/۶ ۲۳:۵۵

سلامم را تو پاسخ گوی در بگشای

ناشناس
۱۴۰۱/۱۱/۶ ۲۳:۵۴

دمت گرم و سرت خوش باد