هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که در آن شاعر از یار خود می‌خواهد که به او نزدیک شود و با او همراه گردد. شاعر از تلاش‌های خود برای جلب توجه یار سخن می‌گوید و از او می‌خواهد که از دنیای مادی فاصله گرفته و به عشق و ایمان روی آورد. در نهایت، شاعر از یار می‌خواهد که به ندای شمس تبریزی پاسخ دهد و از ریا و تظاهر دوری کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند دوری از ریا و تظاهر نیاز به تجربه و درک بیشتری از زندگی دارند که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود.

غزل شمارهٔ ۲۴۳۶

ای یار اگر نیکو کُنی اِقْبالِ خود صدتو کُنی
تا بوک رو این سو کُنی باشد که با ما خو کُنی

من گَردِ رَه را کاسْتَم آفاق را آراسْتَم
وَزْ جُرمِ تو بَرخاسْتَم باشد که با ما خو کُنی

من از عَدَم زادم تو را بر تَختْ بِنْهادم تو را
آیینه‌یی دادم تو را باشد که با ما خو کُنی

ای گوهری از کانِ من وِیْ طالِبِ فَرمانِ من
آخِر بِبین اِحْسانِ من باشد که با ما خو کنی

شُربِ مرا پیمانه شو وَزْ خویشتن بیگانه شو
با دَردِ من هم خانه شو باشد که با ما خو کُنی

ای شاه زاده داد کُن خود را زِ خود آزاد کُن
روزِ اَجَل را یاد کُن باشد که با ما خو کُنی

مانندِ تیری از کَمان بِجْهَد زِ تَنْ سیمُرغِ جان
آن را بِیَندیش ای فُلان باشد که با ما خو کُنی

ای جمع کرده سیم و زَر ای عاشقِ هر لب شِکَر
باری بیا خوبی نِگَر باشد که با ما خو کُنی

تُخمِ وَفاها کاشتم نَقْشی عَجَب بِنْگاشتم
بَس پَرده‌ها برداشتم باشد که با ما خو کُنی

اِسْتَوْثِقوا اَدْیانَکُمْ وَ اسْتَغْنِموا اِخْوانَکُمْ
وَ اسْتَعْشِقوا ایمانَکُمْ باشد که با ما خو کُنی

شَهْ شَمسِ تبریزی تو را گوید به پیشِ ما بیا
بُگْذَر زِ زَرق و از ریا باشد که با ما خو کُنی
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۴۳۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۴۳۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.