هوش مصنوعی: این متن به موضوع عشق و جنون عاشقی می‌پردازد. شاعر عشق را به عنوان نیرویی قدرتمند و آتشین توصیف می‌کند که انسان را به فنا و سرخوشی می‌کشاند. او از عشق به عنوان جنونی یاد می‌کند که سلسله‌ای آتشین از آسمان تا زمین ایجاد می‌کند و تنها کسانی که در راه خود محق هستند می‌توانند آن را درک کنند. شاعر همچنین از مخالفان عشق انتقاد می‌کند و از مخاطب می‌خواهد که به عشق روی آورد و در آن غرق شود.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و مفاهیم فلسفی نیاز به بلوغ فکری و تجربه بیشتری دارد.

غزل شمارهٔ ۲۴۷۰

جان به فِدایِ عاشقان خوش هَوَسی‌ست عاشقی
عشقْ پَراست ای پسر بادِ هواست مابَقی

از میِ عشقْ سَرخوشَم آتشِ عشقْ مَفْرَشَم
پایْ بِنِه در آتشَم چند ازین مُنافقی؟

از سویِ چَرخ تا زمین سِلْسِله‌یی‌ست آتشین
سِلْسِله را بگیر اگر در رَهِ خود مُحَقِّقی

عشق مَپُرس چون بُوَد عشقْ یکی جُنون بُوَد
سِلْسِله را زَبون بُوَد نی به طَریقِ احمقی

عشقْ پَراست ای پسرعشقْ خوش است ای پسر
رو که به جانِ صادقان صاف و لَطیف و صادقی

راهِ تو چون فَنا بُوَد خَصمْ تو را کجا بُوَد؟
طاقَتِ تو کِه را بُوَد؟ کاتَشِ تیزِ مُطْلَقی

جانِ مرا تو بَنده کُن عیشِ مرا تو زنده کُن
مَست کُن و بیافرین بازنِمایْ خالقی

یک نَفَسی خموش کُن در خَمُشی خُروش کُن
وَقتِ سُخَن تو خامُشی در خَمُشی تو ناطِقی

بی‌دل و جانْ سُخَن وَری شیوه گاوِ سامِری
راست نباشد ای پسر راست بُرو که حاذقی
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۴۶۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۴۷۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.