هوش مصنوعی: شاعر در این متن از یار خود می‌خواهد که به او یاری رساند و از غم و غصه‌هایش بکاهد. او بیان می‌کند که اگر یارش به او محبت کند و از او حمایت کند، دیگر غم و اندوهی نخواهد داشت. شاعر همچنین به زیبایی و تأثیر یارش بر زندگی خود اشاره می‌کند و از او می‌خواهد که با لطف و مهربانی خود، شادی و آرامش را به زندگی‌اش بازگرداند.
رده سنی: 15+ این متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و احساسی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از زبان و اصطلاحات شعری کلاسیک ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر چالش‌برانگیز باشد.

غزل شمارهٔ ۲۴۸۵

یاوَرِ من تویی بِکُن بَهرِ خدایْ یاری‌یی
نیست تو را ضَعیف‌تَر از دلِ من شکاری‌یی

نایْ برایِ من کُند در شب و روز ناله‌یی
چَنگ برایِ من کُند با غَم و سوز زاری‌یی

کِی بِفَشارَدی مرا دستِ غمیّ و غُصّه‌یی
گَر تو مرا به عاطِفَت در بَرِ خود فَشاری‌یی

دیده هَمچو ابرِ من اشکِ رَوان نَبارَدی
گَر تو زِ ابرِ مَرحَمَت بر سَرِ من بِباری‌یی

دستْ دراز کَردَمی گوشِ فَلَک گرفتَمی
گَر سَرِ زُلفِ خویش را تو به کَفَم سِپاری‌یی

از سَرِ ماه من کُلَه بِسْتَدَمی رُبودَمی
گَر تو شبی به لُطفِ خود خوش سَرِ من بِخاری‌یی

حَقِّ حقوقِ سابِقَت حَقِّ نیازِ عاشقت
حَقِّ زُروعِ جانِ منْ کِش تو کُنی بهاری‌یی

حَقِّ نَسیمِ بویِ تو کان رَسَدم زِ کویِ تو
حَقِّ شُعاعِ رویِ تو کو کُنَدم نهاری‌یی

تا که نِثار کرده‌یی از گُلِ وَصلْ بر سَرَم
بر کَفِ پایِ کوششَم خار نکرد خاری‌یی

دارد از تو جُزو و کُل خُرَّمی‌یی و شادی‌یی
وَزْ رُخِ تو درختِ گُل خَجْلَت و شَرمساری‌یی

ای لبِ منْ خَموش کُن سویِ اصولْ گوش کُن
تا کُند او به نُطْقِ خود نادره غَم گُساری‌یی
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۴۸۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۴۸۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.