هوش مصنوعی:
این متن به موضوعاتی مانند فقر، رهایی از حرص و طمع، و جستجوی معنویت و کمال اشاره دارد. شاعر از طریق تصاویر شاعرانه، مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی را بیان میکند. او از فقر به عنوان گنجی پنهان در زیر خاک یاد میکند و تأکید میکند که رهایی از حرص و طمع باعث آرامش و سعادت میشود. همچنین، شاعر به جمال الهی و عشق به معشوق الهی اشاره میکند و از طریق این مفاهیم، به دنبال بیان حقیقت و کمال است.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، استفاده از زبان شعر کلاسیک و استعارههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
غزل شمارهٔ ۲۴۹۲
هر بَشَری که صاف شُد در دو جهان وِرا دلی
دید غَرَض که فقر بُد بانگِ اَلَست را بلی
عالَمِ خاک هَمچو تَل فقر چو گنجْ زیرِ او
شادیِ کودکان بُوَد بازی و لاغْ بر تَلی
چَشمِ هر آن که بَسته شُد تابشِ حِرصْ خَسته شُد
وآن کِه زِ گنج رَسته شُد گشت گِران و کاهِلی
گنجِ جَمالِ هَمچو مَهْ جانْش بِدیده گفته خَه
بر رَهِ او هزار شَهْ آه شِگَرف حاصِلی
وَصفِ لَبَش بِگُفتَمی چهره جانْ شِکُفتَمی
راهِ بَیان بِرُفتَمی لیک کجاست واصِلی
جانْ بِجَهان و هم بِجِه سَر بِمَکَش سَرَک بِنِه
گر چه دَرونِ هر دو دِهْ نیست درونِ قابلی
ای تبریز مشتهر بند به شمس دین کمر
ز آنک مبارک است سر بر کف پای کاملی
دید غَرَض که فقر بُد بانگِ اَلَست را بلی
عالَمِ خاک هَمچو تَل فقر چو گنجْ زیرِ او
شادیِ کودکان بُوَد بازی و لاغْ بر تَلی
چَشمِ هر آن که بَسته شُد تابشِ حِرصْ خَسته شُد
وآن کِه زِ گنج رَسته شُد گشت گِران و کاهِلی
گنجِ جَمالِ هَمچو مَهْ جانْش بِدیده گفته خَه
بر رَهِ او هزار شَهْ آه شِگَرف حاصِلی
وَصفِ لَبَش بِگُفتَمی چهره جانْ شِکُفتَمی
راهِ بَیان بِرُفتَمی لیک کجاست واصِلی
جانْ بِجَهان و هم بِجِه سَر بِمَکَش سَرَک بِنِه
گر چه دَرونِ هر دو دِهْ نیست درونِ قابلی
ای تبریز مشتهر بند به شمس دین کمر
ز آنک مبارک است سر بر کف پای کاملی
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۴۹۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۴۹۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.