هوش مصنوعی:
این متن به زیبایی و شیرینی بیخویشی و مستی معنوی میپردازد. شاعر از حالتی سخن میگوید که در آن فرد از خود و دنیای مادی فاصله میگیرد و به نوعی وجد و سرور معنوی دست مییابد. این حالت با تشبیهاتی مانند نوشیدن باده، گم شدن در زلف یار و حلقهی مستان توصیف شده است. شاعر مخاطب را به رها کردن دغدغههای دنیوی و رسیدن به این حالت شیرین دعوت میکند.
رده سنی:
18+
این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعارههایی مانند باده و مستی ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامناسب یا گمراهکننده باشد.
غزل شمارهٔ ۲۵۰۴
اگر زَهر است اگر شِکَّر، چه شیرین است بیخویشی
کُلَه جویی، نَیابی سَر، چه شیرین است بیخویشی
چو افتادی تو در دامَش، چو خوردی بادهٔ جامَش
بُرون آیی نیابی دَر، چه شیرین است بیخویشی
مَتَرس آخِر نه مَردی تو؟ بِجُنب آخِر نَمُردی تو
بِدِه آن زَر به سیمین بَر، چه شیرین است بیخویشی
چرا تو سرد و برف آیی، فَنا شو تا شِگَرف آیی
غَمِ هستی تو کمتر خور، چه شیرین است بیخویشی
دَرین مَنْگَر که در دامَم، که پُر گشتست این جامَم
به پیری عُمرِ نو بِنْگَر، چه شیرین است بیخویشی
چه هُشیاری برادر، هی، بِبین دریایِ پُر از میْ
مُسلمان شو تو ای کافَر، چه شیرین است بیخویشی
نِمود آن زُلفِ مُشکینَش، که عَنْبَر گشت مِسکینَش
زِهی مُشک و زِهی عَنْبَر، چه شیرین است بیخویشی
بیا ای یارْ در بُستان، میانِ حَلقهٔ مَستان
به دستِ هر یکی ساغَر، چه شیرین است بیخویشی
یکی شَهْ بین تو بَس حاضر، به جُمله روحها ناظِر
زِبی خویشی ازان سوتَر، چه شیرین است بیخویشی
کُلَه جویی، نَیابی سَر، چه شیرین است بیخویشی
چو افتادی تو در دامَش، چو خوردی بادهٔ جامَش
بُرون آیی نیابی دَر، چه شیرین است بیخویشی
مَتَرس آخِر نه مَردی تو؟ بِجُنب آخِر نَمُردی تو
بِدِه آن زَر به سیمین بَر، چه شیرین است بیخویشی
چرا تو سرد و برف آیی، فَنا شو تا شِگَرف آیی
غَمِ هستی تو کمتر خور، چه شیرین است بیخویشی
دَرین مَنْگَر که در دامَم، که پُر گشتست این جامَم
به پیری عُمرِ نو بِنْگَر، چه شیرین است بیخویشی
چه هُشیاری برادر، هی، بِبین دریایِ پُر از میْ
مُسلمان شو تو ای کافَر، چه شیرین است بیخویشی
نِمود آن زُلفِ مُشکینَش، که عَنْبَر گشت مِسکینَش
زِهی مُشک و زِهی عَنْبَر، چه شیرین است بیخویشی
بیا ای یارْ در بُستان، میانِ حَلقهٔ مَستان
به دستِ هر یکی ساغَر، چه شیرین است بیخویشی
یکی شَهْ بین تو بَس حاضر، به جُمله روحها ناظِر
زِبی خویشی ازان سوتَر، چه شیرین است بیخویشی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۵۰۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۵۰۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.