هوش مصنوعی: شاعر در این متن از شبی خوش و آزاد که با نعمت‌های خداوندی همراه بوده، یاد می‌کند. او از عشق و شادی‌های آن شب سخن می‌گوید و به ستایش عشق فرهادی می‌پردازد. در پایان، شاعر سپاسگزار عنایت دوست (خداوند) است و از شادی‌های خود سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و مفاهیم عمیق شعر فارسی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۹۳

شبی گذشت به آسودگی و آزادی
هزار شکر بدین نعمت خدادادی

چه عیش‌ های مهنا که روی داد به ما
بدین چمن که بدو باد روی آبادی

ز کهنه و نو گیتی نگشت شاد دلم
من و ملازمت لعبتان نو شادی

حدیث نعمت پرویز و حسن شیرین رفت
ولی چوکوه به جا ماند عشق فرهادی

بیار باده و آبی فشان بر آتش دل
که بی‌ خبر شوم از قید خاکی و بادی

به شهربند حقیقت رسی ز راه مجاز
بلی نتیجه ی شاگردیست‌، استادی

همیشه خرّم و شادیم از عنایت دوست
دوصد سپاس بدین خرمی و این شادی
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.