هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غنایی، بیانگر احساسات شاعر نسبت به معشوق است. شاعر از عشق و هجران، وصال و فراق، و رنج‌های عاشقی سخن می‌گوید. او معشوق را به ماه و ستاره‌ای بی‌غروب و بی‌زوال تشبیه می‌کند و از درد فراق و ناله‌های خود می‌گوید. همچنین، شاعر از زیبایی و جذابیت معشوق و تأثیر آن بر خود سخن می‌راند.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۹۵

مرا بود به دیدار تو زین پیش وصالی
تو را بود به جای من غنجی و دلالی

مرا نیست ز هجر تو سوی وصل تو راهی
کسی رانبود ره ز وقوعی به محالی

مرا گر سخن وصل تو پیش آید روزی
چنانست که پیش آید خوابی و خیالی

کجا روشن ماهی بود او راست محاقی
کجا تافته نجمی بود او راست وبالی

تو آن تافته نجمی که تو را نیست غروبی
تو آن روشن ماهی که تو را نیست زوالی

بود روی تو از حسن چو افروخته ماهی
بود پشت من از رنج چو خمیده هلالی

ز بس مویه، ندانند مرا خلق ز مویی
ز بس ناله‌، ندانند مرا خلق ز نالی

نگاری به نگاهی دل من برد که باشد
نگاهیش به ماهی و وصالیش به سالی

بتی چون به سپهر اندر افروخته نجمی
نگاری چو به باغ اندر بالنده نهالی

خرامنده چنانست که در باغ تذروی
گرازنده چنانست که در دشت غزالی

به‌رغم دل عشاق درآمیخته گیتی
عتابی به نویدی و فراقی به وصالی
وزن: مفاعیل مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.