هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از عشق و آتش سخن می‌گوید. او از ساقی می‌خواهد که شراب بدهد و از عشق و شیدایی سخن می‌گوید. شاعر از آتش به عنوان نماد عشق و شور استفاده می‌کند و از ساقی می‌خواهد که آتش عشق را در او زنده نگه دارد. همچنین، شاعر به شمس‌الدین تبریزی اشاره می‌کند و از عشق الهی و عرفانی سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از نمادها و مفاهیم پیچیده‌تر نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه دارد.

غزل شمارهٔ ۲۵۲۳

دلِ آتش پَرَستِ من که در آتش چو گوگِردی
به ساقی گو که زود آخِر، هم از اوَّل قَدَح دُردی؟

بیا ای ساقیِ لَب گَز، تو خامان را بِدان میْ پَز
زِهی بُستان و باغ و رَزْ، کَزان انگور اَفْشُردی

نشان بِدْهَم که کَس نَدْهَد، نشان این است ای خوش قَد
که آن شب بُردی‌اَم‌‌ بی‌خود، بِدان مَهْ روم بِسْپُردی

تو عقلا یاد می‌داری که شاهِ عَقلَم از یاری
چو داد آن بادهٔ ناری، به اوَّل دَمْ فُرو مُردی

دو طَشت آوَرد آن دِلْبَر، یکی زآتشْ یکی پُر زَر
چو زَر گیری بُوَد آذر، وَرْ آتش بَرزَنی، بُردی

بِبین ساقیِّ سَرکَش را، بِکَش آن آتشِ خَوش را
چه دانی قَدْرِ آتش را، که آن جا کودکِ خُردی؟

زِآتشْ شاد بَرخیزی، زِشَمسُ الدّینِ تبریزی
وَرْاَنْدَر زَر تو بُگْریزی، مِثالِ زَر بِیَفْسُردی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۵۲۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۵۲۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.