هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از تنهایی عمیق، ناامیدی و دردهای روحی خود میگوید. او احساس میکند کسی در دنیا او را درک نمیکند و حتی هنر و شعرش نیز تسکینی برایش نیست. در نهایت، از مرگ به عنوان تنها همزبان جاودانی خود یاد میکند و آرزوی پایان دادن به رنجهایش را دارد.
رده سنی:
18+
محتوا شامل مضامین سنگین مانند ناامیدی عمیق، تمایل به مرگ و احساسات منفی شدید است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامناسب باشد. درک این مفاهیم نیاز به بلوغ عاطفی و روانی دارد.
کابوس
خدایا، وحشت تنهایی ام کشت، کسی با قصه ئ من آشنا نیست
در این عالم ندارم همزبانی، به صد اندوه می نالم ــ روا نیست
شبم طی شد کسی بر در نکوبید، به بالینم چراغی کس نیفروخت
نیامد ماهتابم بر لب بام، دلم از این همه بیکانگی سوخت...
به روی من نمی خندد امیدم، شراب زندگی در ساغرم نیست
نه شعرم می دهد تسکین به حالم، که غیر از اشک غم در دفترم نیست
بیا ای مرگ، جانم بر لب آمد، بیا در کلبه ام شوری بر انگیز
بیا، شمعی به بالینم بیاویز، بیا، شعری به تابوتم بیاویز!
دلم در سینه کوبد سر به دیوار، که: «این مرگ است و بر در میزند مُشت »
بیا ای همزبان جاودانی،که امشب وحشت تنهایی ام کُشت!
در این عالم ندارم همزبانی، به صد اندوه می نالم ــ روا نیست
شبم طی شد کسی بر در نکوبید، به بالینم چراغی کس نیفروخت
نیامد ماهتابم بر لب بام، دلم از این همه بیکانگی سوخت...
به روی من نمی خندد امیدم، شراب زندگی در ساغرم نیست
نه شعرم می دهد تسکین به حالم، که غیر از اشک غم در دفترم نیست
بیا ای مرگ، جانم بر لب آمد، بیا در کلبه ام شوری بر انگیز
بیا، شمعی به بالینم بیاویز، بیا، شعری به تابوتم بیاویز!
دلم در سینه کوبد سر به دیوار، که: «این مرگ است و بر در میزند مُشت »
بیا ای همزبان جاودانی،که امشب وحشت تنهایی ام کُشت!
۲۰۷۰
حمایت مالی از گوهرین
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:تشنه طوفان
گوهر بعدی:راز(غزل شاعر)
نظرها و حاشیه ها
حسن بابائی
۱۴۰۰/۱۲/۱۰ ۱۴:۰۱
درودعرض ادب من قسمتی از این شعر راحفظ کرده بودم خیلی وقت پیش نمیدانستم چه کسی سروده پیداهم نمیکردم که بقیه اشرا بخونم چون اون موقع اینترنت هم نبود از کسی هم نتونستم بپرسم الان که اینترنت اومده نوشتم آورد واقعا آقای مشیری شعرهای قدری دارن شعر گفتن میتونه همه بگه ولی انصافاً بعضی شعرای ما شعرهاشون قدره موفق و سربلند باشین
ناشناس
۱۴۰۴/۷/۱۸ ۲۳:۲۳
قلم تان رسا باد... امید از کابل