هوش مصنوعی:
این شعر به بیان احساسات شاعر دربارهٔ دوری و جدایی از معشوق یا یک وجود معنوی میپردازد. شاعر از ناپدید شدن ناگهانی معشوق و رفتن او به جایی ناشناخته ابراز حیرت و اندوه میکند. او معشوق را به باد صبا و مرغ هوا تشبیه میکند و در نهایت به این نتیجه میرسد که معشوق به سوی نور خدا رفته است.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیههای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربهٔ زندگی دارد.
غزل شمارهٔ ۲۵۸۷
ای ساکِنِ جانِ من، آخِر به کجا رفتی؟
در خانه نَهان گشتی، یا سویِ هوا رفتی؟
چون عَهدِ دِلَم دیدی، از عَهد بِگَردیدی
چون مُرغ بِپَرّیدی، ای دوست کجا رفتی؟
در روحْ نَظَر کردی، چون روحْ سَفَر کردی
از خَلْقْ حَذَر کردی، وَزْ خَلْقْ جُدا رفتی
رفتی تو بدین زودی، تو بادِ صَبا بودی
مانندهٔ بویِ گُل، با بادِ صَبا رفتی
نی بادِ صَبا بودی، نی مُرغِ هوا بودی
از نورِ خدا بودی، در نورِ خدا رفتی
ای خواجهٔ این خانه، چون شمعْ دَرین خانه
وَزْنَنگِ چُنین خانه، بر سَقفِ سَما رفتی
در خانه نَهان گشتی، یا سویِ هوا رفتی؟
چون عَهدِ دِلَم دیدی، از عَهد بِگَردیدی
چون مُرغ بِپَرّیدی، ای دوست کجا رفتی؟
در روحْ نَظَر کردی، چون روحْ سَفَر کردی
از خَلْقْ حَذَر کردی، وَزْ خَلْقْ جُدا رفتی
رفتی تو بدین زودی، تو بادِ صَبا بودی
مانندهٔ بویِ گُل، با بادِ صَبا رفتی
نی بادِ صَبا بودی، نی مُرغِ هوا بودی
از نورِ خدا بودی، در نورِ خدا رفتی
ای خواجهٔ این خانه، چون شمعْ دَرین خانه
وَزْنَنگِ چُنین خانه، بر سَقفِ سَما رفتی
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۵۸۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۵۸۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.