هوش مصنوعی:
این متن شعری است که در آن شاعر به ستایش و توصیف قدرت و لطف یک شخصیت بلندمرتبه یا الهی میپردازد. شاعر بیان میکند که این شخصیت با قدرت خود جهان را دگرگون کرده، از سنگها گوهر ساخته و از موجودات کوچک مانند پشه، موجوداتی بزرگ و ارزشمند مانند هما (مرغ اساطیری) آفریده است. همچنین، شاعر به بخشش و احسان این شخصیت اشاره میکند و از شکستن قواعد عادی و درمان دردها توسط او سخن میگوید.
رده سنی:
15+
این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و ادبی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیهات پیچیده ممکن است برای مخاطبان کمسنوسال دشوار باشد.
غزل شمارهٔ ۲۵۹۱
ای پَردهٔ در پَرده، بِنْگَر که چهها کردی
دل بُردی و جان بُردی، این جا چه رَها کردی؟
خورشیدِ جهانی تو، سُلطانِ شَهانی تو
بیهوشیِ جانی تو، گیرم که جَفا کردی؟
هم عاقِبَت ای سُلطان، بُردی همه را مِهْمان
در بخشش و در اِحْسان، حاجاتْ رَوا کردی
هر سنگ که بِگْرفتی، لَعْل و گُهَرش کردی
هر پَشّه که پَروَردی، صد هَمچو هُما کردی
یک طایفه را ای جان، مَنْشورِ خَطا دادی
یک قافله را ناگَهْ اَصْحابِ صَفا کردی
آثارِ فَلَکها را، اَجْزایِ زمین کردی
اَجْزایِ زمینها را، در لُطفْ سَما کردی
پس من زِچه بِشْناسَم از چَرخْ زمینها را؟
چون قاعِدِه بِشْکَستی، وَزْ دَردْ دَوا کردی
دل بُردی و جان بُردی، این جا چه رَها کردی؟
خورشیدِ جهانی تو، سُلطانِ شَهانی تو
بیهوشیِ جانی تو، گیرم که جَفا کردی؟
هم عاقِبَت ای سُلطان، بُردی همه را مِهْمان
در بخشش و در اِحْسان، حاجاتْ رَوا کردی
هر سنگ که بِگْرفتی، لَعْل و گُهَرش کردی
هر پَشّه که پَروَردی، صد هَمچو هُما کردی
یک طایفه را ای جان، مَنْشورِ خَطا دادی
یک قافله را ناگَهْ اَصْحابِ صَفا کردی
آثارِ فَلَکها را، اَجْزایِ زمین کردی
اَجْزایِ زمینها را، در لُطفْ سَما کردی
پس من زِچه بِشْناسَم از چَرخْ زمینها را؟
چون قاعِدِه بِشْکَستی، وَزْ دَردْ دَوا کردی
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۵۹۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۵۹۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.