هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و پراحساس، با استفاده از تصاویر شاعرانه و استعاره‌های زیبا، به توصیف عشق و ستایش معشوق می‌پردازد. شاعر از ناتوانی خود در برابر جذابیت معشوق سخن می‌گوید و با بیان احساسات عمیق خود، زیبایی‌های معشوق را می‌ستاید.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعاره‌های پیچیده است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم موجود در شعر نیاز به بلوغ فکری و عاطفی دارد.

غزل شمارهٔ ۳۱

نیست ممکن رام کردن چشم جادوی ترا
سایه می بوسد زمین از دور، آهوی ترا

نیستم شایسته گر نظاره روی ترا
سجده ای از دور دارم طاق ابروی ترا

پله ناز تو دارد نازنینان را سبک
کوه تمکین سنگ کم باشد ترازوی ترا

با سمن چون نسبت آن پیکر سیمین کنم؟
بستر گل، خار ناسازست پهلوی ترا

آنچنان کز خط سواد مردمان روشن شود
سرمه گویاتر کند چشم سخنگوی ترا

هر که را دستی بود در حل و عقد مشکلات
بر زبان چون شانه دارد حرف گیسوی ترا

چون سکندر، تشنه از ظلمات می آمد برون
خضر اگر می دید تیغ و دست و بازوی ترا

گر گذارد قوت گیراییی در دست ها
در گره بندند گل پیراهنان بوی ترا

بر سیه روزان ببخشا، کز خط شبرنگ هست
در کمین روز سیاه طرفه ای روی ترا

آنقدر جرأت ز بخت نارسا دارم طمع
کز دل صد چاک سازم شانه گیسوی ترا

مصرع برجسته هیهات است از خاطر رود
چون کند صائب فرامش قد دلجوی ترا؟
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.