هوش مصنوعی: این متن به انتقاد از صوفیان و رفتارهای آنان می‌پردازد. شاعر بیان می‌کند که صوفیان با جادوی نگاه خود، فرد را در دام وحدت می‌اندازند و او را نیازمند شعله‌ای می‌کنند. همچنین، از تندباد بی‌اصول چرخ سماع و تأثیر منفی آن بر فرد سخن می‌گوید. شاعر نگران است که اختلاط با این گروه، ذکر خیر فرد را تحت تأثیر قرار دهد و از دلسوزی خود می‌گوید که گاه با نصیحت، آتش خوی فرد را فرو می‌نشاند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و انتقادی است که درک آن به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک نیاز دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات به‌کار رفته ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۳۲

صوفیان بردند از ره چشم جادوی ترا
در کمند وحدت آوردند آهوی ترا

آستین افشانی بی جای این تردامنان
کرد محتاج شراری شعله روی ترا

تندباد بی اصول چرخ ارباب سماع
خصم تمکین ساخت نخل قد دلجوی ترا

زود باشد قرب این پشمینه پوشان، همچو خط
در نظرها زشت سازد روی نیکوی ترا

ترسم آخر ذکر خیر اختلاط این گروه
بر زبان ها افکند لعل سخنگوی ترا

شرط دلسوزی است جان من، که صائب گاه گاه
بر فروزد از نصیحت آتش خوی ترا
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.