هوش مصنوعی:
متن بالا یک شعر عرفانی و فلسفی است که به پرسشهای بنیادین درباره زندگی، مرگ، رنجهای دنیوی، و ارزشهای معنوی میپردازد. شاعر از رنجهای بیفایده، وابستگی به دنیای فانی، و غفلت از حقیقت وجودی انتقاد میکند و مخاطب را به تفکر و بازنگری در رفتارهایش دعوت مینماید.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آنها نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، برخی از مضامین مانند مرگ، فنا، و انتقاد از دنیای مادی ممکن است برای مخاطبان جوانتر سنگین یا نامفهوم باشد.
غزل شمارهٔ ۴۰
آه عالمسوز را در سینه دزدیدن چرا؟
برق را پیراهن فانوس پوشیدن چرا
در میان رفته و آینده داری یک نفس
اینقدر هنگامه بر یک دم فرو چیدن چرا
جامه ای کز تن نروید، رزق مقراض فناست
بر لباس عاریت چون خار چسبیدن چرا
فوت شد گر از تو دنیا، دشمنی در خاک رفت
دست بر دست از سر افسوس مالیدن چرا
از حباب و موج، دریا می دهد تاج و کسر
بر سر این خرقه صد پاره لرزیدن چرا
دست افسوسی است هر برگی که می روید ز شاخ
در چنین ماتم سرایی، هرزه خندیدن چرا
چیست دنیا تا به آن آلوده سازی دست خویش؟
بر سر خوان سلیمان کاسه لیسیدن چرا
آب حیوان در عقیق صبر پنهان کرده اند
این چنین آب گوارایی ننوشیدن چرا
در چنین وقتی که خوان فیض گسترده است صبح
چون گرانجانان ز جای خود نجنبیدن چرا
زین گلستان عاقبت چون باد می باید گذشت
بر درختی هر زمان چون تاک پیچیدن چرا
ترک کوشش دامن منزل به دست آوردن است
راه خود را دور می سازی ز کوشیدن چرا
در خور تلخی است صائب هر دوا را خاصیت
از سر رغبت حدیث تلخ نشنیدن چرا؟
برق را پیراهن فانوس پوشیدن چرا
در میان رفته و آینده داری یک نفس
اینقدر هنگامه بر یک دم فرو چیدن چرا
جامه ای کز تن نروید، رزق مقراض فناست
بر لباس عاریت چون خار چسبیدن چرا
فوت شد گر از تو دنیا، دشمنی در خاک رفت
دست بر دست از سر افسوس مالیدن چرا
از حباب و موج، دریا می دهد تاج و کسر
بر سر این خرقه صد پاره لرزیدن چرا
دست افسوسی است هر برگی که می روید ز شاخ
در چنین ماتم سرایی، هرزه خندیدن چرا
چیست دنیا تا به آن آلوده سازی دست خویش؟
بر سر خوان سلیمان کاسه لیسیدن چرا
آب حیوان در عقیق صبر پنهان کرده اند
این چنین آب گوارایی ننوشیدن چرا
در چنین وقتی که خوان فیض گسترده است صبح
چون گرانجانان ز جای خود نجنبیدن چرا
زین گلستان عاقبت چون باد می باید گذشت
بر درختی هر زمان چون تاک پیچیدن چرا
ترک کوشش دامن منزل به دست آوردن است
راه خود را دور می سازی ز کوشیدن چرا
در خور تلخی است صائب هر دوا را خاصیت
از سر رغبت حدیث تلخ نشنیدن چرا؟
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.