هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از گرمی عشق و رنج دل سخن میگوید. شاعر از تأثیرات عمیق عشق بر روح و جسم خود مینویسد و از دردها و حیرتهای ناشی از آن یاد میکند. همچنین، اشاراتی به مفاهیم عرفانی مانند منصور حلاج و مسیحا دارد که بر جنبههای معنوی شعر افزوده است.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه در این شعر ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی اشارات مانند منصور حلاج نیاز به پیشزمینهای از ادبیات و عرفان اسلامی دارد که معمولاً در سنین بالاتر کسب میشود.
غزل شمارهٔ ۶۰
عشق کو تا گرم سازد این دل رنجور را
در حریم سینه افروزد چراغ طور را
حیرتی دارم که با این نشأه سرشار عشق
دار چون بر دوش خود دارد سر منصور را
چند از هر کوکبی نیشی به چشم من خورد؟
وقت شد کآتش زنم این خانه زنبور را
ای مسیحا از علاجم دست کوته کن که نیست
صندلی از لای خم بهتر سر مخمور را
چون ز دل آمد غبار خط مشکین ترا؟
کز نظر پنهان کند دلخوش کن صد مور را
در حریم سینه افروزد چراغ طور را
حیرتی دارم که با این نشأه سرشار عشق
دار چون بر دوش خود دارد سر منصور را
چند از هر کوکبی نیشی به چشم من خورد؟
وقت شد کآتش زنم این خانه زنبور را
ای مسیحا از علاجم دست کوته کن که نیست
صندلی از لای خم بهتر سر مخمور را
چون ز دل آمد غبار خط مشکین ترا؟
کز نظر پنهان کند دلخوش کن صد مور را
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.