هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی بیانگر درد و رنج ناشی از عشق، پشیمانی و خیانت است. شاعر از تجربیات تلخ زندگی مانند نیش خمار، درد سودا، و غوطه‌وری در خون سخن می‌گوید. همچنین، به مفاهیمی مانند خاموشی، دریوزه‌گری، و دشمنی اشاره می‌کند. در پایان، شاعر از وقف کردن خود به می‌پرستان و تأثیر شعرش بر شنوندگان سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌های زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از مضامین مانند درد، خیانت، و پشیمانی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین یا نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۷۸

بر جگر تا خورده ام نیش خمار نوش را
می کنم با درد سودا باده سرجوش را

مهر بر لب زن که در خون غوطه (ور هرگز نساخت)
زخم دندان پشیمانی لب خاموش را

چون صدف هر کس به غور بحر خاموشی رسید
کاسه دریوزه سیماب سازد گوش را

بازی همواری ظاهر مخور از دشمنان
نان سوزن دار پیش افکن سگ خاموش را

ای ردا از دوش من بردار دست التفات
کرده ام وقف سبوی می پرستان دوش را

کلک شکربار صائب بر سر شور آمده است
تنگ شکرساز یکسر پرده های گوش را
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.