هوش مصنوعی:
این شعر عرفانی از شمس الحق تبریزی است که در آن شاعر به بیان حالات روحی و عرفانی خود میپردازد. او از حیرت و تشویش در برابر زیبایی و عظمت معشوق (که میتواند نمادی از خداوند باشد) سخن میگوید و از دوگانگیهای درونی خود مانند بندگی و آزادی، ویرانی و آبادی، و بیدلی و دلشادی یاد میکند. شاعر همچنین به مفاهیم عرفانی مانند فنا و بقا، ایمان و کفر، و بینش عرفانی اشاره میکند.
رده سنی:
16+
این متن حاوی مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند دوگانگیهای درونی و مفاهیم انتزاعی ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
غزل شمارهٔ ۲۶۰۴
آن چهره و پیشانی، شُد قبلهٔ حیرانی
تَشویشِ مُسلمانی، ای مَهْ تو کِه را مانی؟
من والِهِ یَزدانم، در حَلقهٔ مَردانم
زین بیش نمیدانم، ای مَهْ تو کِه را مانی؟
هم بَنده و آزادم، ویرانه و آبادم
هم بیدل و دِلْشادم، ای مَهْ تو کِه را مانی؟
هر جسم که بر سَر شُد، جان گشت و قَلَنْدَر شُد
هم مومن و کافَر شُد، ای مَهْ تو کِه را مانی؟
شاد آنکِه نَهَد پایی، در لُجّهٔ دریایی
با دیدهٔ بینایی، ای مَهْ تو کِه را مانی؟
باشد زِ تواَم مَفْخَر، فارغ شُدم از دِلْبَر
از طَعْنه و از تَسْخَر، ای مَهْ تو کِه را مانی؟
من زان سویِ دولابَم، زان جانِبِ اَسْبابَم
تو مَحْو کُن اَلْقابَم، ای مَهْ تو کِه را مانی؟
بر عاشقِ دوتاقَد، آن کَس که هَمیخَندَد
زان خنده چه بَربَندَد؟ ای مَهْ تو کِه را مانی؟
شَمسُ الْحَقِ تبریزی در لَخْلَخه آمیزی
ای جان و جهان میزی، ای مَهْ تو کِه را مانی؟
تَشویشِ مُسلمانی، ای مَهْ تو کِه را مانی؟
من والِهِ یَزدانم، در حَلقهٔ مَردانم
زین بیش نمیدانم، ای مَهْ تو کِه را مانی؟
هم بَنده و آزادم، ویرانه و آبادم
هم بیدل و دِلْشادم، ای مَهْ تو کِه را مانی؟
هر جسم که بر سَر شُد، جان گشت و قَلَنْدَر شُد
هم مومن و کافَر شُد، ای مَهْ تو کِه را مانی؟
شاد آنکِه نَهَد پایی، در لُجّهٔ دریایی
با دیدهٔ بینایی، ای مَهْ تو کِه را مانی؟
باشد زِ تواَم مَفْخَر، فارغ شُدم از دِلْبَر
از طَعْنه و از تَسْخَر، ای مَهْ تو کِه را مانی؟
من زان سویِ دولابَم، زان جانِبِ اَسْبابَم
تو مَحْو کُن اَلْقابَم، ای مَهْ تو کِه را مانی؟
بر عاشقِ دوتاقَد، آن کَس که هَمیخَندَد
زان خنده چه بَربَندَد؟ ای مَهْ تو کِه را مانی؟
شَمسُ الْحَقِ تبریزی در لَخْلَخه آمیزی
ای جان و جهان میزی، ای مَهْ تو کِه را مانی؟
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۶۰۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۶۰۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.