هوش مصنوعی: متن بالا یک شعر عرفانی و اخلاقی است که بر اهمیت سکوت، هوشیاری در برابر حوادث زندگی، پذیرش مرگ و استفاده بهینه از فرصت‌ها تأکید دارد. شاعر از مخاطب می‌خواهد تا با نرم‌خویی و پذیرش سختی‌ها، از زندگی لذت ببرد و از غفلت بپرهیزد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به موضوعاتی مانند مرگ و حوادث زندگی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۸۷

غنچه سان پر گل اگر خواهی دهان خویش را
پره قفل خموشی کن زبان خویش را

کاروانگاه حوادث جای خواب امن نیست
در ره سیل خطر مگشا میان خویش را

چون شرر بشمر به دامان عدم، آسوده شو
در گره تا چند داری نقد جان خویش را

برنمی آیی به زخم آسیای آسمان
نرم کن زنهار چون مغز استخوان خویش را

مرگ را بر خود گوارا کن در ایام حیات
در بهاران بگذران فصل خزان خویش را

هر سر موی تو از غفلت به راهی می رود
جمع کن پیش از گذشتن کاروان خویش را

وحشی فرصت چو تیر از شست بیرون جسته است
تا تو زه می سازی ای غافل کمان خویش را

چاه صحرای طلب از نقش پا افزون تر است
زینهار از کف مده صائب عنان خویش را
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.