هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی، شور و شوق عشق و طبیعت را با تصاویر زیبایی مانند بلبل، گل، بهار و شراب توصیف می‌کند. شاعر از جنون عشق، زیبایی‌های طبیعت و لذت نوشیدن شراب سخن می‌گوید و احساسات خود را با metaphorsی غنی بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عرفانی و استعاره‌های پیچیده است که برای درک کامل آن، مخاطب نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک دارد. همچنین، اشاره به مصرف شراب ممکن است برای گروه‌های سنی پایین مناسب نباشد.

غزل شمارهٔ ۱۵۸

از بهار افزود شور عشق چون بلبل مرا
خامه مشق جنون گردید چوب گل مرا

صحبت طفلان بود دیوانه را باغ و بهار
دامن پر سنگ باشد دامن پر گل مرا

با پریشان خاطری از وسعت مشرب خوشم
چشمه ها پنهان بود در موجه سنبل مرا

می شوند از زودرفتن ها، گرانان خوشگوار
نیست از سیل بهاران شکوه ای چون پل مرا

پای طاوس از پر طاوس باشد بی نصیب
نیست غیر از خارخاری زان رخ گلگل مرا

خواب من هر چند از رطل گران سنگین ترست
شیشه می، می کند بیدار از قلقل مرا

گل چو شبنم رو نمی پوشد ز چشم پاک من
می برد با خود به سیر گلستان بلبل مرا

معنی رنگین شراب لاله رنگ من بس است
نیست صائب دیده حسرت به جام مل مرا
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۵۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۵۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.