هوش مصنوعی: این شعر از حافظ، بیانگر احساسات عمیق عاشقانه و عرفانی است. شاعر از ملامت‌گران نمی‌هراسد و با وجود آشفتگی‌های درونی، عشق و ایمان خود را حفظ می‌کند. او از طبیعت و نمادهای آن مانند گل، لاله، و نسیم بهار برای بیان احساساتش استفاده می‌کند و به مفاهیمی مانند درد، عشق، و دینداری می‌پردازد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از نمادها و استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۲۴۸

از ملامتگر نیندیشد دل افگار ما
شور محشر خنده کبکی است در کهسار ما

از نسیم نوبهاران مغزها آشفته شد
گل نکرد آشفتگی از گوشه دستار ما

شیوه ما سخت جانان نیست اظهار ملال
لاله ها بی داغ می رویند از کهسار ما

ما به خون خود دهان تیشه شیرین می کنیم
تلخ ننشیند عبث معشوق شیرین کار ما

غنچه های سر به مهر گلستان راز را
نامه واکرده داند دیده بیدار ما

جبهه می خارد به ناخن شیر خواب آلود را
آن که کاوش می کند با سینه افگار ما

مغز دینداری است آن کفری که ما خوش کرده ایم
سبحه را در دل سراسر می رود زنار ما

گر چه از خاکیم، در جنبش گرانجان نیستیم
برگ کاهی می شود بال و پر دیوار ما

در شکست ناخن خود دست بر می آورد
آن که می خواهد که بگشاید گره از کار ما

کو می تلخی که تا بویش نهد پا در رکاب
چون کف دریا پریشان رو شود دستار ما

هیچ ره صائب به حق نزدیک تر از درد نیست
از طبیبان می کند پرهیز ازان بیمار ما
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۴۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۴۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.