هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از صائب تبریزی، با استفاده از تصاویر زیبا و استعاره‌های غنی، به توصیف عشق، دل‌بستگی، و تأثیرات آن بر روح و روان می‌پردازد. شاعر از عناصری مانند چشم یار، زلف، آرزوها، و طبیعت برای بیان احساسات خود استفاده کرده است. همچنین، مفاهیمی مانند ناپایداری دنیا و بی‌ثباتی وضعیت انسان نیز در ابیات مشهود است.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال دشوار باشد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و اصطلاحات به‌کاررفته نیاز به دانش ادبی نسبتاً بالایی دارد که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان یافت می‌شود.

غزل شمارهٔ ۳۰۴

تا ز چشم شوخ او در گردش آمد جام ها
چون رم آهو بیابانی شدند آرام ها

دلبری را زلف او در دور خط از سر گرفت
می شود از خاک افزون حرص چشم دام ها

خام کرد آن آتشین رو آرزوهای مرا
گر چه از خورشید تابان پخته گردد خام ها

هر سؤالی را جوابی پیش ازین آماده بود
بی جواب از کوه تمکین تو شد پیغام ها

پسته ها را لعل میگونت گریبان چاک کرد
تلخ شد از چشم شوخت خواب بر بادام ها

سنگ می شد پیش ازین در پنجه ابرام، موم
از دل سخت تو بی تأثیر شد ابرام ها

راست ناید با وطن نقش گرامی گوهران
روی در دیوار باشد در نگین ها نام ها

نیست اوج اعتبار پوچ مغزان را ثبات
کوزه خالی فتد زود از کنار بام ها

از دو جانب بود مشکل جمع کردن خویش را
فکر آغازم برآورد از غم انجام ها

شد منور سینه من صائب از داغ جنون
خانه تاریک را روشن کند گلجام ها
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۰۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۰۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.