هوش مصنوعی:
این متن شعری از صائب تبریزی است که به مضامینی مانند عشق، درد، نعمت، عدالت، خموشی، گناه و قیامت میپردازد. شاعر از بیقدری نعمت، اهمیت عدالت، و نقش خموشی در عبادت سخن میگوید و همچنین به عواقب گناه و روز قیامت اشاره میکند.
رده سنی:
15+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، برخی از مضامین مانند گناه و قیامت ممکن است برای کودکان پیچیده یا نامناسب باشد.
غزل شمارهٔ ۳۵۱
بزرگانی که مانع می شوند ارباب حاجت را
به چوب از آستان خویش می رانند دولت را
نمی داند کسی در عشق قدر درد و محنت را
که استمرار نعمت می کند بی قدر نعمت را
به شکر این که داری فرصتی، تعمیر دلها کن
که کوتاه است عمر کامرانی برق فرصت را
کسی را می رسد با چرخ مینایی طرف گشتن
که چون رطل گران بر سر کشد سنگ ملامت را
عدالت کن که در عدل آنچه یک ساعت به دست آید
میسر نیست در هفتاد سال اهل عبادت را
خموشی را چراغ عاریت در آستین دارد
به نور جبهه روشن دار محراب عبادت را
به آن خواری که سگ را دور می سازند از مسجد
مکرر رانده ام از آستان خویش دولت را
اگر کوه گناه ما به محشر سایه اندازد
نبیند هیچ مجرم روی خورشید قیامت را
رگ خواب مرا در دست دارد چشم پر کاری
که از هر جنبش مژگان به رقص آرد قیامت را
مرا گمنامی از وحدت به کثرت می کشد صائب
وگرنه گوشه عزلت، کمینگاهی است شهرت را
به چوب از آستان خویش می رانند دولت را
نمی داند کسی در عشق قدر درد و محنت را
که استمرار نعمت می کند بی قدر نعمت را
به شکر این که داری فرصتی، تعمیر دلها کن
که کوتاه است عمر کامرانی برق فرصت را
کسی را می رسد با چرخ مینایی طرف گشتن
که چون رطل گران بر سر کشد سنگ ملامت را
عدالت کن که در عدل آنچه یک ساعت به دست آید
میسر نیست در هفتاد سال اهل عبادت را
خموشی را چراغ عاریت در آستین دارد
به نور جبهه روشن دار محراب عبادت را
به آن خواری که سگ را دور می سازند از مسجد
مکرر رانده ام از آستان خویش دولت را
اگر کوه گناه ما به محشر سایه اندازد
نبیند هیچ مجرم روی خورشید قیامت را
رگ خواب مرا در دست دارد چشم پر کاری
که از هر جنبش مژگان به رقص آرد قیامت را
مرا گمنامی از وحدت به کثرت می کشد صائب
وگرنه گوشه عزلت، کمینگاهی است شهرت را
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۵۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۵۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.