هوش مصنوعی: این شعر به توصیف قدرت و تأثیر آتش در زندگی و طبیعت می‌پردازد. آتش به عنوان نمادی از عشق، رهایی، و انرژی توصیف شده است که می‌تواند مشکلات را حل کند و زندانیان را آزاد سازد. همچنین، شعر به موضوعاتی مانند عشق عالمسوز، صبر در برابر سختی‌ها، و قدرت درونی انسان اشاره دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های سنگین و مفاهیم انتزاعی مانند عشق عالمسوز و رهایی از زندان معنوی، درک شعر را برای سنین پایین‌تر دشوار می‌کند.

غزل شمارهٔ ۳۷۳

ز روی آتشینش حیرتی رو داد آتش را
که چندین عقده در کار از سپند افتاد آتش را

مرا در وادیی می جوشد از دل عقده مشکل
که نتواند گره از دل گشودن باد آتش را

ندارد عشق عالمسوز پروای سرشک ما
نمی سازد خموش از آب خود فولاد آتش را

مکن با ناتوانان سرکشی هر چند مغروری
که از هر مشت خاری می رسد امداد آتش را

کبابم گر کند دشمن، جز این حرفی نمی گویم
که اشک تلخ من یارب گواراباد آتش را!

گشاد جان زندانی بود در سختی دوران
ز قید سنگ، آهن می کند آزاد آتش را

نخواهد آتش از همسایه هر کس جوهری دارد
چنار از سینه خود می کند ایجاد آتش را

به رسوایی علم شد زین تهی مغزان می روشن
مگر از کف به هم سودن کند ایجاد آتش را

ز زندان ماه کنعان خوی خود صائب نگرداند
نخواهد سرکشی در سنگ رفت از یاد آتش را
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۷۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۷۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.