هوش مصنوعی:
این متن به بررسی دردها و مصیبتهای جهان میپردازد و بیان میکند که تنهایی و غمها میتوانند جهان را متحد کنند. شاعر از بیفایده بودن تلاشهای انسان در برابر مشکلات زندگی سخن میگوید و تنها عشق را راهی برای رهایی از این دردها میداند. همچنین، متن به اهمیت تحمل و صبر در برابر سختیها اشاره دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مضامین مانند رنج و مصیبتهای جهان نیاز به بلوغ فکری دارد.
غزل شمارهٔ ۳۹۸
به وحدت می توان کردن سبک غم های عالم را
که تنهایی یکی سازد مصیبت های عالم را
ندارد حاصلی جز گرد کلفت خاک بی حاصل
بگردی چند چون خورشید سر تا پای عالم را؟
ز عقل مصلحت بین بیشتر مغزم پریشان شد
مگر عشق از سرم بیرون برد سودای عالم را
گرانباری زبان خار را سنگ فسان سازد
به پای گرمرو بی خار کن صحرای عالم را
به حلوا تلخی ماتم ز دل بیرون نمی آید
چسان شیرین کنم بر خویش تلخی های عالم را؟
خس و خاشاک پیش سیل بی پروا نمی گیرد
که بال و پر شود زخم زبان رسوای عالم را
نهنگی می شود هر موجه ای صائب ز بی تابی
نباشد جز تحمل لنگری دریای عالم را
که تنهایی یکی سازد مصیبت های عالم را
ندارد حاصلی جز گرد کلفت خاک بی حاصل
بگردی چند چون خورشید سر تا پای عالم را؟
ز عقل مصلحت بین بیشتر مغزم پریشان شد
مگر عشق از سرم بیرون برد سودای عالم را
گرانباری زبان خار را سنگ فسان سازد
به پای گرمرو بی خار کن صحرای عالم را
به حلوا تلخی ماتم ز دل بیرون نمی آید
چسان شیرین کنم بر خویش تلخی های عالم را؟
خس و خاشاک پیش سیل بی پروا نمی گیرد
که بال و پر شود زخم زبان رسوای عالم را
نهنگی می شود هر موجه ای صائب ز بی تابی
نباشد جز تحمل لنگری دریای عالم را
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۹۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۹۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.