هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که از استعاره‌های دریایی مانند کشتی، باد، موج و دریا برای بیان مفاهیم عمیق عرفانی و روحانی استفاده می‌کند. شاعر از عشق، طلب، رهایی و سفر روحانی سخن می‌گوید و به مفاهیمی مانند وحدت، غفلت، عقل و عشق اشاره دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و استعاره‌های پیچیده است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی نیاز دارد. بنابراین برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است.

غزل شمارهٔ ۴۳۵

هوا ابرست، پر کن از شراب ناب کشتی را
که از باد موافق بهترست این آب کشتی را

چو دل شد آب، پشت خود به دیوار فراغت ده
که این دریا کند یک لقمه با اسباب کشتی را

خط جام از غم عالم مرا دارالامانی شد
کمند وحدتی گردید این گرداب کشتی را

غرور دل یکی صد گشت از سجاده تقوی
ز غفلت بادبان شد پرده های خواب کشتی را

ز دست ناخدای عقل، کاری برنمی آید
سبک سازد نهنگ عشق از اسباب کشتی را

رهایی می دهد درد طلب دل را ازین عالم
به ساحل می برد این موجه بی تاب کشتی را

دل آسوده نبود بی قراران محبت را
چه آسایش بود در قلزم سیماب کشتی را؟

ز نعل واژگون آسمان امید آن دارم
که از سرگشتگی آرد برون گرداب کشتی را

به ساحل می تواند برد رخت از فیض یکرنگی
چو موج آن کس که سامان می دهد از آب کشتی را

نظر گفتم دهم آب از عقیق او، ندانستم
که دریایی کند آن گوهر سیراب کشتی را

ز تدبیر معلم دل کجا ساکن شود صائب؟
در آن دریا که لنگر می کند بی تاب کشتی را
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۳۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.