هوش مصنوعی: این شعر به موضوعاتی مانند صلح، تلاش، تضاد بین نور و ظلمت، رابطه بین آسمان و زمین، طاعت و عبادت، حیرت و اندیشه، نزدیکی و دوری، و قناعت می‌پردازد. شاعر از تصاویر و استعاره‌های زیبا برای بیان مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی استفاده کرده است.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال دشوار باشد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و تصاویر به درک و تجربه بیشتری نیاز دارند.

غزل شمارهٔ ۴۷۰

ز خرمن صلح کن با دانه ای از دوربینی ها
که می سازد زبان برق کوته خوشه چینی ها

تلاش صدر کمتر کن که در بحر گران لنگر
سبک دارد کف بی مغز را بالانشینی ها

میان نور و ظلمت التیامی نیست، حیرانم
که چون پیوست جان آسمانی با زمینی ها

سرافرازی چو شمع آن را رسد در حلقه طاعت
که محرابش نخواهد شمع از روشن جبینی ها

نگردد روزن اندیشه تا مسدود از حیرت
ندارد غیر سودا حاصلی خلوت گزینی ها

به من بایست یار از دیگران نزدیکتر باشد
اگر نزدیک می گردید راه از دوربینی ها

ز گرد خط، گرفتم بی صفا شد ظاهر آن لب
کجا رفت آن تبسم ها و آن حرف آفرینی ها؟

ندارد روزی اهل قناعت چشم شور از پی
سلیمان می برد غیرت به مور از ریزه چینی ها

به ذوقی باده در جام سفالین ریختم صائب
که از طاق دل فغفور چین افتاد چینی ها
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۶۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۷۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.