هوش مصنوعی:
این متن شعری است که در آن شاعر با استفاده از استعارهها و پرسشهای فلسفی، به موضوعاتی مانند عشق، معنویت، و جستجوی حقیقت میپردازد. شاعر از مخاطب خود سوالاتی میپرسد که نشاندهندهی تلاش برای درک عمیقتر از وجود و رابطهی انسان با جهان است.
رده سنی:
16+
این متن شامل مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و زبان پیچیدهی شعر نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد.
غزل شمارهٔ ۲۶۴۳
ای شاهْ تو تُرکی، عَجَمی وار چرایی؟
تو جان و جهانی تو و بیمار چرایی؟
گُلْزارْ چو رنگ از صَدَقاتِ تو بِبُردند
گُلْزار بِدِه زان رُخ و پُرخار چرایی؟
اَلْحَق تو نگفتیّ و دَمِ بادهٔ او گفت
ای خواجهٔ مَنصور تو بر دار چرایی؟
در غار فُتَم، چون دل و دِلْدار حَریفَند
دِلْدار چو شُد، ای دل در غار چرایی؟
آن شاه نَشُد لیک پِیِ چَشمِ بَد این گو
گَر شاه بِشُد، مَخْزَنِ اسرار چرایی؟
گَر بیخِ دِلَت نیست دَران آبِ حَیاتَش
ای باغ چُنین تازه و پُربار چرایی؟
گَر راه نَبُردهست دِلَت جانِبِ گُلْزار
خوش بو و شِکَرخنده و دِلْدار چرایی؟
گَر دیو زَنَد طَعْنه که خود نیست سُلَیمان
ای دیو اگر نیست تو در کار چرایی؟
بر چَشمهٔ دلْ گَر نه پری خانه حُسن است
ای جانِ سَراسیمه، پَری دار چرایی؟
ای مَریَمِ جان گَر تو نهیی حاملِ عیسی
زان زُلْفِ چَلیپا، پِی زُنّار چرایی؟
گَر از میِ شَمسُ الْحَقِ تبریز نه مَستی
پس مُعْتَکِفِ خانهٔ خَمّار چرایی؟
تو جان و جهانی تو و بیمار چرایی؟
گُلْزارْ چو رنگ از صَدَقاتِ تو بِبُردند
گُلْزار بِدِه زان رُخ و پُرخار چرایی؟
اَلْحَق تو نگفتیّ و دَمِ بادهٔ او گفت
ای خواجهٔ مَنصور تو بر دار چرایی؟
در غار فُتَم، چون دل و دِلْدار حَریفَند
دِلْدار چو شُد، ای دل در غار چرایی؟
آن شاه نَشُد لیک پِیِ چَشمِ بَد این گو
گَر شاه بِشُد، مَخْزَنِ اسرار چرایی؟
گَر بیخِ دِلَت نیست دَران آبِ حَیاتَش
ای باغ چُنین تازه و پُربار چرایی؟
گَر راه نَبُردهست دِلَت جانِبِ گُلْزار
خوش بو و شِکَرخنده و دِلْدار چرایی؟
گَر دیو زَنَد طَعْنه که خود نیست سُلَیمان
ای دیو اگر نیست تو در کار چرایی؟
بر چَشمهٔ دلْ گَر نه پری خانه حُسن است
ای جانِ سَراسیمه، پَری دار چرایی؟
ای مَریَمِ جان گَر تو نهیی حاملِ عیسی
زان زُلْفِ چَلیپا، پِی زُنّار چرایی؟
گَر از میِ شَمسُ الْحَقِ تبریز نه مَستی
پس مُعْتَکِفِ خانهٔ خَمّار چرایی؟
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۶۴۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۶۴۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.