هوش مصنوعی:
این متن شعری است که از استعارههای مختلف مانند دریا، گوهر، موج، و گرداب برای بیان مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی استفاده میکند. شاعر به دشواریهای رسیدن به حقیقت و پاکی اشاره میکند و تأکید دارد که تربیت در دلهای تاریک تأثیری ندارد، همانطور که جوش دریا عنبر را نمیسازد. همچنین، متن به رهایی از خودبینی و امید به رحمت الهی اشاره دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان جوانتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و زبان ادبی بالا نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه دارد.
غزل شمارهٔ ۴۷۴
چسان گردد تهی از عقد گوهر سینه دریا؟
که هر موج خطر قفلی است بر گنجینه دریا
ندارد تربیت تأثیر در دلهای ظلمانی
که عنبر را نسازد پخته جوش سینه دریا
تپیدن گوهرم را قطره سیماب می سازد
چو می افتم به فکر صحبت دیرینه دریا
به وصل گوهر شهوار آسان نیست پیوستن
که هر گرداب باشد مهر بر گنجینه دریا
دل پر خون مرا آزاد کرد از قید خودبینی
که شوید عکس را از چهره ها آیینه دریا
میندیش از غبار معصیت با رحمت یزدان
که گردد صاف سیلی از سینه بی کینه دریا
که هر موج خطر قفلی است بر گنجینه دریا
ندارد تربیت تأثیر در دلهای ظلمانی
که عنبر را نسازد پخته جوش سینه دریا
تپیدن گوهرم را قطره سیماب می سازد
چو می افتم به فکر صحبت دیرینه دریا
به وصل گوهر شهوار آسان نیست پیوستن
که هر گرداب باشد مهر بر گنجینه دریا
دل پر خون مرا آزاد کرد از قید خودبینی
که شوید عکس را از چهره ها آیینه دریا
میندیش از غبار معصیت با رحمت یزدان
که گردد صاف سیلی از سینه بی کینه دریا
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۷۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۷۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.