هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی، شاعر ایرانی، بیانگر مفاهیمی مانند عشق، رنج، طبیعت و معنویت است. شاعر از طبیعت مصر و خرابات (محل عیاشی) سخن می‌گوید و از درد عشق و غم یاد می‌کند. همچنین، اشاراتی به مفاهیم معنوی مانند دعا و بهشت دارد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، برخی اشارات به خرابات و مفاهیم مرتبط با آن ممکن است برای سنین پایین مناسب نباشد.

غزل شمارهٔ ۴۷۶

من و مصری که شکرخیز بود خاک آنجا
کوزه شهد شود حنظل افلاک آنجا

در خرابات چه حاجت به مناجات من است
دست برداشته دایم به دعا تاک آنجا

در محبت لب خشک و مژه تر باب است
هیزم تر نفروشند ز مسواک آنجا

باد در دست برون می روم از صحرایی
که بود برق، شکار خس و خاشاک آنجا

در بهشتی غم او در جگرم خار شکست
که نیابند به درمان دل غمناک آنجا

نفسم تنگ شد از باغ خوشا کنج قفس
که در فیض گشوده است ز هر چاک آنجا

سفری با نفس سوخته دارم در پیش
که حساب نفس صبح شود پاک آنجا

صائب از کوی خرابات به جایی نرود
دختری خواسته از سلسله تاک آنجا
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۷۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۷۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.