هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و توصیفی، با استفاده از تصاویر طبیعی مانند گلستان، سیب، بادام و بلبل، به بیان احساسات شاعر نسبت به معشوق می‌پردازد. شاعر از زیبایی‌های معشوق و تأثیر آن بر طبیعت سخن می‌گوید و آرزوهای خود را برای نزدیکی به معشوق بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مضامین عاشقانه و تصاویر شاعرانه‌ای است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات به‌کاررفته در شعر نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی برای درک عمیق‌تر دارند.

غزل شمارهٔ ۴۹۶

باغبان در نگشوده است گلستان ترا
بو نکرده است صبا سیب زنخدان ترا

از تو محجوب تری یاد ندارد ایام
بوی گل باز ندیده است گریبان ترا

پرده دیده بادام مشبک شده است
دیده در خواب مگر سوزن مژگان ترا؟

آنقدر همرهی از طالع خود می خواهم
که پر از بوسه کنم چاه زنخدان ترا؟

نیست در شیوه مادر بخطایی چون مشک
یک سر موی کمی، زلف پریشان ترا!

زهره کیست که عشاق ترا صید کند
می شناسد همه کس بلبل بستان ترا

پشت دستش هدف زخم ندامت گردد
هر که از دست دهد گوشه دامان ترا

جامه فاخته ای کبک به دوش اندازد
گر ببیند روش سرو خرامان ترا

دلم از موج تپیدن نپذیرد آرام
تا به دندان نگزم سیب زنخدان ترا

صائب از طبع به این تازه غزل صلح مکن
اول جوش بهارست گلستان ترا
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۹۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۹۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.