هوش مصنوعی:
این شعر از صائب تبریزی، با استفاده از تصاویر و استعارههای زیبا، به توصیف عشق و جذابیت معشوق میپردازد. شاعر با اشاره به عناصری مانند لاله، چشم غزال، دریا و کعبه، احساسات عمیق و پرتلاطم عاشقانه را به تصویر میکشد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عرفانی و عاشقانه پیچیده است که درک آن به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی نیاز دارد. همچنین، برخی استعارهها ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامفهوم باشد.
غزل شمارهٔ ۵۰۸
تا به حدی است لطافت رخ پرتابش را
که عرق داغ کند لاله سیرابش را
تا به دامان قیامت نشود چشمش خشک
یک نظر هر که ببیند گل سیرابش را
وحشت از صحبت مجنون نکند چشم غزال
می توان یافت گرفته است رگ خوابش را
گر فتد راه به دریای دلم طوفان را
حلقه گوش کند حلقه گردابش را
کعبه و بتکده بی جلوه مستانه یار
آسیایی است که انداخته اند آبش را
جوهر آن مژه صائب زره زیر قباست
این چنین ساده مبین تیغ سیه تابش را
که عرق داغ کند لاله سیرابش را
تا به دامان قیامت نشود چشمش خشک
یک نظر هر که ببیند گل سیرابش را
وحشت از صحبت مجنون نکند چشم غزال
می توان یافت گرفته است رگ خوابش را
گر فتد راه به دریای دلم طوفان را
حلقه گوش کند حلقه گردابش را
کعبه و بتکده بی جلوه مستانه یار
آسیایی است که انداخته اند آبش را
جوهر آن مژه صائب زره زیر قباست
این چنین ساده مبین تیغ سیه تابش را
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۰۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۰۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.