هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که به مفاهیمی مانند عشق، وصال، جستجوی معنوی، و تعالی روحانی می‌پردازد. شاعر از عناصری مانند عشق، شبنم، خورشید، و حرم برای بیان احساسات عمیق و مفاهیم متعالی استفاده کرده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات فلسفی و تمثیل‌های به کار رفته نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۵۱۱

عشق سازد ز هوس پاک دل آدم را
دزد چون شحنه شود امن کند عالم را

آب جان را چو گهر در گره تن مگذار
چون گل و لاله به خورشید رسان شبنم را

در وصالیم و همان خون جگر می نوشیم
تلخی از دل نبرد قرب حرم زمزم را

عالم از جای به تعظیم کلامش خیزد
هر که چون صبح برآرد به تأمل دم را

رم آهوی حرم پای گرانخواب شود
چون به دوش افکنی آن زلف خم اندر خم را

قفس شیر نگشته است نیستان هرگز
عشق آن نیست که بر هم نزند عالم را

شور و غوغا نبود در سفر اهل نظر
نیست آواز درا قافله شبنم را

زینت مردم آزاده بود بی برگی
محضر جود بود دست تهی حاتم را

چه خبر از دل آواره ما خواهد داشت؟
مست نازی که ندارد خبر عالم را

صائب از شعله آه تو، که روشن بادا!
می توان خواند شب تار خط درهم را
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۱۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۱۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.