هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی، شاعر بزرگ سبک هندی، به بیان احساسات عمیق انسانی مانند غم، عشق، رنج و امید می‌پردازد. شاعر از زنگار خنجر، سوختگی جگر، آه دل و گریه بر حال دیگران سخن می‌گوید و در عین حال، به عشق و امید نیز اشاره دارد. تصاویر شعری مانند پروانه، شمع، آسمان شیشه‌ای و ... به غنای اثر افزوده‌اند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی، استفاده از استعاره‌ها و کنایه‌های پیچیده، و پرداختن به موضوعاتی مانند رنج، عشق و مرگ، درک این شعر را برای مخاطبان جوان‌تر دشوار می‌کند. بنابراین، این شعر更适合 برای نوجوانان بالغ و بزرگسالانی که از تجربه‌های زندگی بیشتری برخوردارند و می‌توانند با این مفاهیم ارتباط عمیق‌تری برقرار کنند.

غزل شمارهٔ ۵۵۹

تا به کی در ته زنگار بود خنجر ما؟
چند باشد چو زره زیر قبا جوهر ما؟

لاله با دامن صحرای قیامت چه کند؟
فارغ از داغ بود سینه غم پرور ما

نیست امروز به جمعیت ما سوخته ای
بال پروانه بود یک ورق از دفتر ما

گریه بر حال کسان بیشتر از خود داریم
بر مراد دگران سیر کند اختر ما

می زند شورش ما هر دو جهان را بر هم
نشود کوه غم یار اگر لنگر ما

جگر سوخته ماست نهانخانه عشق
آتش طور بود در ته خاکستر ما

دشمن از صحبت ما کامروا می خیزد
نیست چون شمع درین انجمن از ما سر ما

آرزو در دل غم دیده ما آه شود
رگ خامی برد از عود برون مجمر ما

از پریخانه چین باج ستاند فانوس
ریخت تا در قدم شمع تو بال و پر ما

گریه شادی ما تلخ نگردد صائب
آسمان شیشه خود گر شکند بر سر ما
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۵۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۶۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.