هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی بیانگر اندوه و غم عمیق شاعر است که با تصاویر شاعرانه‌ای مانند باغ دربسته، دل قانع، گوهر سنجیده، و خرمن سوخته توصیف شده است. شاعر از ثبات دل خود در برابر تزلزل سخن می‌گوید و از غربت و غم به عنوان بخشی جدایی‌ناپذیر از زندگی یاد می‌کند. همچنین، او ارزش‌های انسانی مانند قناعت و پایداری را ستایش می‌کند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی بالا ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۵۶۱

حلقه هر در باغی نشود دیده ما
باغ دربسته بود دیده پوشیده ما

در دل قانع ما نیست تزلزل را راه
لنگر بحر بود گوهر سنجیده ما

گرد غربت کندش زنده نهان در ته خاک
غم به هر جا که رود از دل غم دیده ما

لعل و یاقوت به میزان جنون سنگ کم است
سنگ اطفال بود گوهر سنجیده ما

خرمن سوخته از برق چه پروا دارد؟
غم عالم چه کند با دل غم دیده ما

گر چه چون سرو نداریم درین باغ بری
می توان چید گل از دامن برچیده ما

کار اکسیر کند رنگ طلایی صائب
مژه زرین شود از برگ خزان دیده ما
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۶۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۶۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.