هوش مصنوعی: شاعر در این متن از تجربه‌ی عشق حقیقی و تفاوت آن با عشق مجازی سخن می‌گوید. او پیش از عشق، فارغ از دنیا و در بی‌نیازی بود، اما با دیدن معشوق، گرفتار عشق شد و این عشق او را به رنج و سختی انداخت. شمس‌الدین تبریز به او نصیحت می‌کند که مانند معشوق، تکبر نورزد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عشقی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و مفاهیم شعری کلاسیک ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۲۶۵۲

نِگارا تو در اندیشه‌یْ درازی
بیاوَرْدی که با یاران نسازی

نه عاشق بر سَرِ آتش نِشینَد؟
مَگَر که عاشقی باشد مَجازی

به من بِنْگَر که بودم پیش ازین عشق
زِعالَمْ فارغ، اَنْدَر بی‌نیازی

قَضا آمد، بِدیدَم ماه رویی
گرفتم من سَرِ زُلْفَش به بازی

گناه این بود، اُفتادم به عشقی
چو صد روزِ قیامَت در درازی

زِ خونَم بویِ مُشک آید، چو ریزد
شهیدِ شَرمسارم من زِ غازی

نَصیحَت داد شَمسُ الدّینِ تبریز
که چون معشوق، ای عاشقْ نَنازی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۶۵۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۶۵۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.