هوش مصنوعی: این متن عرفانی از مولانا جلال‌الدین بلخی است که به بیان عشق و وصال معنوی و ارتباط عاشق و معشوق می‌پردازد. در این شعر، عشق به عنوان نیرویی توصیف می‌شود که فراتر از درک عقل و زبان است و تنها با تجربه‌ی درونی قابل درک می‌باشد. شاعر از ناتوانی زبان در بیان اسرار دل و عشق سخن می‌گوید و به قدرت بی‌نهایت عشق الهی اشاره می‌کند.
رده سنی: 18+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با مفاهیم عرفانی دارد. همچنین، زبان شعر کلاسیک فارسی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۲۶۵۶

نه آتش‌‌هایِ ما را تَرجُمانی
نه اسرارِ دلِ ما را زبانی

بِرهنه شُد زِ صد پَرده دل و عشق
نِشَسته دو به دو، جانیّ و جانی

میانِ هر دو گَر جِبْریل آید
نباشد زاتَشَش یک دَم اَمانی

به هر لحظه وصالْ اَنْدَر وصالی
به هر سویی، عَیانْ اَنْدَر عَیانی

بِبینی تو چه سُلطانانِ مَعنی
به گوشه‌یْ بامَشان چون پاسْبانی

سِرِشته‌یْ وصلِ یزدانْ کوهِ طور است
دَران کان تاب نارَد یک زمانی

اگر صد عقلِ کُل بَرهَم بِبَندی
نَگَردد بامَشان را نردبانی

نشانی‌‌هایِ مَردان، سَجده آرَد
اگر زان بی‌نشانْ گویم نشانی

ازان نوری که حرفْ آن جا نگُنجَد
تو را این حرفْ گَشته اَرْمغانی

کَمَر شُد حَرف‌ها از شَمسِ تبریز
بیا بَربَند اگر داری میانی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۶۵۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۶۵۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.