هوش مصنوعی:
این متن شعری است که از عناصر طبیعت مانند آتش، آب، باد و خاک برای بیان احساسات عمیق انسانی مانند عشق، امید، حرص و آز استفاده میکند. شاعر از تضادها و هماهنگیهای طبیعی برای توصیف حالات درونی خود بهره میبرد و مخاطب را به تفکر و تأمل دعوت میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربهی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
غزل شمارهٔ ۶۰۴
ز گریه سرکشی افزود آن پریوش را
که شعله ور کند اشک کباب، آتش را
ز چهره عرق آلود یار در عجبم
که کرده است چسان جمع، آب و آتش را؟
عنان نخل خزان دیده در کف بادست
چگونه جمع کنم این دل مشوش را؟
مه به پرورش تن روان شود مشغول
مکن به جام سفالین شراب بی غش را
به بوالهوس مکن از روی التفات نگاه
به خاک ره مفکن تیر روی ترکش را
ضرور تا نشود، لب به گفتگو مگشا
عنان کشیده نگه دار اسب سرکش را
مرا نهال امید آن زمان شود سرسبز
که نخل موم کند ریشه در دل آتش را
به سیم و زر نشود حرص و آز کم صائب
که نیست از خس و خاشاک سیری آتش را
که شعله ور کند اشک کباب، آتش را
ز چهره عرق آلود یار در عجبم
که کرده است چسان جمع، آب و آتش را؟
عنان نخل خزان دیده در کف بادست
چگونه جمع کنم این دل مشوش را؟
مه به پرورش تن روان شود مشغول
مکن به جام سفالین شراب بی غش را
به بوالهوس مکن از روی التفات نگاه
به خاک ره مفکن تیر روی ترکش را
ضرور تا نشود، لب به گفتگو مگشا
عنان کشیده نگه دار اسب سرکش را
مرا نهال امید آن زمان شود سرسبز
که نخل موم کند ریشه در دل آتش را
به سیم و زر نشود حرص و آز کم صائب
که نیست از خس و خاشاک سیری آتش را
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۰۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۰۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.