هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که از عناصر طبیعت و اسطوره‌ها برای بیان مفاهیم عمیق عشق، حکمت و رنج‌های انسانی استفاده می‌کند. شاعر از تصاویری مانند آفتاب، ماه، پری، سلیمان و دوزخ برای انتقال احساسات و اندیشه‌های خود بهره می‌برد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و استعاری است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین استفاده از نمادها و اشاره‌های اسطوره‌ای ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۶۳۲

احاطه کرد خط آن آفتاب تابان را
گرفت خیل پری در میان سلیمان را

شکار هاله بود ماه و آن خط مشکین
به دام هاله کشید آفتاب تابان را

تن لطیف ترا عطر، خار پیرهن است
به بوی گل مگشا چاک آن گریبان را

مشو ز حال دل ای یار تازه خط غافل
که نیست جز دل ما شمعی این شبستان را

به حکمت از لب خود مهر خامشی بردار
به دست دیو مده خاتم سلیمان را

ز جان درین تن خاکی مجوی جوش نشاط
که در تنور، نفس سوخته است طوفان را

به ما حرارت دوزخ چه می تواند کرد؟
اگر ز ما نستانند چشم گریان را

ز حال راهروان غافلم، همین دانم
که هست توشه ز دل خضر این بیابان را

ز دود آه، لب تازه خط او صائب
سیاه خانه نشین کرد آب حیوان را
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۳۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۳۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.