هوش مصنوعی: این شعر به توصیف فصل بهار و زیبایی‌های آن می‌پردازد. شاعر از ابر، گل‌ها، لاله‌ها، و طراوت طبیعت سخن می‌گوید و از مخاطب می‌خواهد که از این موهبت‌ها بهره ببرد. همچنین، اشاره‌ای به گذرا بودن زندگی و اهمیت شادمانی دارد. در پایان، شاعر از دوران حکومت عباس شاه ثانی یاد می‌کند و جوانی دائمی را به کسی نسبت می‌دهد که این دوران را درک کرده است.
رده سنی: 15+ این شعر دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و تشبیهات پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان یافت می‌شود.

غزل شمارهٔ ۶۴۷

رساند ابر به جایی گهرفشانی را
که برد کوه غم از سینه ها گرانی را

درین دو هفته که در آتش است نعل بهار
مده چو لاله ز کف جام ارغوانی را

مدار دست ز تعمیر دل درین موسم
که ریخت لاله و گل رنگ شادمانی را

زمین چو خضر اگر سبزپوش شد چه عجب
که کرد ابر سبیل آب زندگانی را

زنار و پود رگ ابر و رشته باران
بساط عیش شد آماده کامرانی را

یکی است آمدن و رفتن سبکروحان
عزیزدار ریاحین بوستانی را

بهار از گل و لاله است بر جناح سفر
مده ز دست رکاب سبک عنانی را

چو نیست یک دو نفس بیش زندگی چون صبح
به خوشدلی گذرانید زندگانی را

مرا به عالم بالا دلیل شد چون خضر
چه فیضهاست زمین های آسمانی را

نشاط فصل بهار اینقدر نمی باشد
ز سر گرفت همانا جهان جوانی را

ترا که پای طلب نیست همچو سنگ نشان
نگاه دار سر راه کاروانی را

بود همیشه جوان صائب آن که دریابد
زمان دولت عباس شاه ثانی را
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۴۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۴۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.