هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی بیانگر درد و رنج عاشقانه و عاطفی است. شاعر از دل‌تنگی، اشک، خیال معشوق، سفر زندگی و مشکلات آن سخن می‌گوید. همچنین، به مفاهیمی مانند کرم، آبرو، تدبیر و فردوس اشاره دارد. در نهایت، شاعر اعلام می‌کند که از هیچ رهگذری غم نمی‌خورد و خوشحال است از کسی که به دلش راه یابد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و واژگان ادبی قدیمی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

غزل شمارهٔ ۶۵۴

به هر ترنمی از جای می رود دل ما
سبک رکاب چو بوی گل است محمل ما

زمین سینه ما درد و داغ پروردست
یکی هزار شود تخم اشک در گل ما

شکست آینه ما و توتیا گردید
همان خیال تو استاده در مقابل ما

رسیده ایم به انجام و اول سفرست
ز راه دورتر افتاده است منزل ما

به پیشدستی ما نیست در کرم حاتم
ز آبرو نشود تنگدست، سایل ما

هزار ناخن تدبیر غوطه در خون زد
نشد گشاده شود عقده های مشکل ما

ز سرو گلشن فردوس راست می گذریم
نهال قد تو تا پا فشرده در دل ما

نمی خوریم غم از هیچ رهگذر صائب
خوشا کسی که درآید به گوشه دل ما
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۵۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۵۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.